هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از صائب تبریزی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از عشق سوزان، تشنگی دیدار، و تأثیرات عمیق معشوق بر روح و روان خود سخن می‌گوید. شاعر از هوش‌ربایی معشوق، گرمای عشق، و بیداری دل در اثر وصال او می‌سراید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق سوزان و احساسات شدید برای نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب است.

غزل شمارهٔ ۵۳۷

هوش نگذاشت به سر آن لب می نوش مرا
با چنان هوش ربایی چه کند هوش مرا؟

گر بدانی چه قدر تشنه دیدار توام
خواهی آمد عرق آلود به آغوش مرا

شور عشق و نمک حسن گلوسوزم من
نیست ممکن که توان کرد فراموش مرا

نه چنان گرم شد از آتش گل سینه من
که دم سرد خزان افکند از جوش مرا

دست بسته است کلید در گنجینه من
می گشاید گره از دل لب خاموش مرا

شب زلف سیه افسانه خوابم شده بود
ساخت بیدار دل آن صبح بناگوش مرا

منم آن فاخته صائب که ز خود دارد دور
در ته پیرهن آن سرو قباپوش مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.