هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر مفاهیم عرفانی و اخلاقی است. شاعر از دل عاشق، بی‌نیازی، احسان، و رحمت الهی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند «خار و خس مژگان»، «سفال سیراب‌کننده ریحان»، و «ابر رحمت»، به مفاهیم عمیق انسانی و معنوی می‌پردازد. همچنین، اشاره‌ای به بی‌ثباتی دنیا و اهمیت دل عاشق در برابر مشکلات دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۴۲

تازه دارد دل من خار و خس مژگان را
این سفالی است که سیراب کند ریحان را

پاس دل دار که تا دانه نگردد سرسبز
نرود قطره آبی به گلو دهقان را

نقد احسان فلک همسفر سیماب است
پهن چون صبح به دریوزه مکن دامان را

جز سر دار فنا کیست به گردن گیرد
در همه روی زمین این سر بی سامان را

حسن آن نیست که در پله پستی ماند
نیست حاجت رسن و دلو مه کنعان را

سیر چشمی به نظر میل کشد همت را
بی نیازی به جگر داغ نهد احسان را

دل عاشق چه غم از شورش محشر دارد؟
نیست اندیشه سیلاب ده ویران را

ابر رحمت به غبار دل ما درمانده است
هم مگر تیغ تو آبی زند این میدان را

می پرستان سخن نگیرند به خویش
شیشه دربار بود قافله مستان را

کیست جز خامه صائب که زوالش مرساد
آن که دارد به سخن زنده دل اصفاهان را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.