هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند عشق، گمراهی، خطرهای زندگی، و جدایی می‌پردازد. شاعر از غفلت و خواب‌آلودگی به عنوان عوامل گمراهی یاد می‌کند و اشاره می‌کند که عاشق محجوب از معشوق بی‌بهره می‌ماند. همچنین، او از خطرهای راه و ناآگاهی انسان‌ها از حقایق جهان سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که دل سخت از آتش نفس نرم نمی‌شود. در پایان، شاعر به تأثیر درد جدایی بر نوشته‌هایش اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، مانند گمراهی، عشق محجوب، و خطرهای زندگی، برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۱۰

گمراه کند غفلت من راهبران را
چون خواب، زمین گیر کند همسفران را

بی بهره ز معشوق بود عاشق محجوب
روزی ز دل خویش بود بی جگران را

در کوه و کمر از ره باریک خطرهاست
زنهار به دنبال مرو خوش کمران را

چون صبح مدر پرده شب را که مکافات
در خون جگر غوطه دهد پرده دران را

ز آتش نفسان نرم نگردد دل سختم
این سنگ کند خون به جگر شیشه گران را

اکسیر شد از قرب گهر گرد یتیمی
از دست مده دامن روشن گهران را

هر نامه که انشا کنم از درد جدایی
مقراض شود بال و پر نامه بران را

با دیده حیران چه کند خواب پریشان؟
صائب چه غم از شور جهان بی خبران را؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.