هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج، بی‌قراری و وحدت است. شاعر از تشبیهات زیبا مانند کشتی، بادبان، شمع محراب و سیلاب برای توصیف حالات درونی خود استفاده می‌کند. او از عشق و شوقی سخن می‌گوید که باعث بی‌تابی و شورش درونش شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و بی‌قراری نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۷۵

دل چو کشتی، جان روشن عالم آب من است
بادبان و لنگرش بیداری و خواب من است

از فروغ عاریت پاک است وحدت خانه ام
زردی رخساره من شمع محراب من است

ثابت و سیاره گردون من اشک است و داغ
آه سردی کز جگر برخاست مهتاب من است

بوریا کز خشک مغزی خواب مردم تلخ ازوست
موج دریای حلاوت از شکر خواب من است

نیست چون خواب گران، سامان خودداری مرا
گر همه یک قطره آب است، سیلاب من است

باعث محرومیم قرب است مانند حباب
عین دریا پرده چشم گرانخواب من است

بی قراری های من در گرد دارد چرخ را
جنبش این شیشه ها از جوش سیماب من است

از تنور خاک چون طوفان برونم می کشد
شورشی کز شوق او در جان بی تاب من است

آتشی کز شوق او صائب مرا در زیر پاست
خار صحرای ملامت فرش سنجاب من است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.