هوش مصنوعی: این متن شعری است که زیبایی و جذابیت معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند آفتاب آتشین، شمع و پروانه، و باغ توصیف می‌کند. همچنین از تأثیر عمیق این زیبایی بر بینندگان و گذشت زمان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم شاعرانه و عاشقانه است که ممکن است برای درک کامل، نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات داشته باشد. همچنین برخی از تصاویر مانند 'خون چکیدن از نغمه' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۹۵

آفتاب آتشین رخسار، داغ حسن اوست
شمع یک پروانه پای چراغ حسن اوست

داروی بیهوشی ارباب بینش گشته است
گر چه خط عنبرین درد ایاغ حسن اوست

گر چه از خط آفتابش روی در زردی گذاشت
همچنان ناز بهاران در دماغ حسن اوست

هیچ پروایی ندارد از نسیم آه سرد
روغن خورشید گویا در چراغ حسن اوست

آن که مژگانش ترازو می شد از دل خلق را
این زمان خار سر دیوار باغ حسن اوست

همچو صائب بلبلی کز نغمه اش خون می چکد
روزگاری شد که در بیرون باغ حسن اوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.