هوش مصنوعی: این شعر بهار را با تصاویر زیبا و استعاری توصیف می‌کند، از گل‌ها و بلبل‌ها گرفته تا ابرها و طبیعت. شاعر از بهار به عنوان نماد تازگی و زیبایی یاد می‌کند و از مفاهیمی مانند عشق، شرم و بینش نیز سخن می‌گوید. صائب به عنوان مبدع این شعر معرفی شده است.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق و استعاری شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و تصاویر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

غزل شمارهٔ ۱۱۹۰

قسمت ما از بهاران همچو گل خمیازه ای است
روزی بلبل ز فریاد و فغان آوازه ای است

هر گلی را نوبهاری هست در باغ جهان
نوبهار ما نظربازان ز روی تازه ای است

هر رگ ابری پی جمعیت دردی کشان
کز خزان پاشیده اند از یکدگر شیرازه ای است

همچو طوق قمری از سرو سهی در بوستان
قسمت ما زان قد رعنا همین خمیازه ای است

روی شرم آلود را گلگونه ای در کار نیست
چهره سیمین بران را شرم بهتر غازه ای است

چشم بینش گر گشایی بر سراپای وجود
از برای حرف کم گفتن دهن اندازه ای است

از خیال آسمان پیما به گلزار سخن
مبدعش صائب بود هر جا زمین تازه ای است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.