۲۰۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۲۷

پشتم از بار گنه بر یکدگر خواهد شکست
عاقبت این شاخ از جوش ثمر خواهد شکست

می شوم صد پیرهن از مومیایی نرمتر
گر چنین پیری مرا بر یکدگر خواهد شکست

در گشاد در کند گر باغبان سنگین دلی
جوش گل این گلستان را زود در خواهد شکست

الفت اضداد با هم یک دو روزی بیش نیست
آخر این هنگامه ها بر یکدگر خواهد شکست

از گرانسنگی تمام آید به میزان حساب
هر که را سنگ ملامت بیشتر خواهد شکست

ظرف گردون بر نمی آید به استیلای عشق
زور می این شیشه را بر یکدگر خواهد شکست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.