هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از عناصر طبیعی مانند مهتاب، شمع و چشمه برای بیان احساسات عمیق و روحانی استفاده میکند. شاعر از مهتاب به عنوان نماد روشنایی، پاکی و عشق یاد میکند و آن را با مفاهیمی مانند دل، روح و تجلی الهی پیوند میدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۱۴۳۹
صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شمع بالین من خسته تب گرم من است
شربت سرد من تشنه جگر مهتاب است
شمع روشن گهران روشنی از هم گیرد
رونق افروز می پاک گهر مهتاب است
این چه رمزست که در خانه دربسته دل
از فروغ رخ او تا به سحر مهتاب است
هر دلی مظهر انوار تجلی نشود
پیش مهر آن که کند سینه سپر مهتاب است
در دل ماست نهان یار و جهان روشن ازوست
ماه جای دگر و جای دگر مهتاب است
چشمه مست من رنگ نمی گرداند
در سرای من اگر سیل، گر مهتاب است
دل صائب نخورد آب ز هر ماه جبین
زنگ آیینه ارباب نظر مهتاب است
جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شمع بالین من خسته تب گرم من است
شربت سرد من تشنه جگر مهتاب است
شمع روشن گهران روشنی از هم گیرد
رونق افروز می پاک گهر مهتاب است
این چه رمزست که در خانه دربسته دل
از فروغ رخ او تا به سحر مهتاب است
هر دلی مظهر انوار تجلی نشود
پیش مهر آن که کند سینه سپر مهتاب است
در دل ماست نهان یار و جهان روشن ازوست
ماه جای دگر و جای دگر مهتاب است
چشمه مست من رنگ نمی گرداند
در سرای من اگر سیل، گر مهتاب است
دل صائب نخورد آب ز هر ماه جبین
زنگ آیینه ارباب نظر مهتاب است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.