هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند عشق، رنج‌های عاشقانه، صبر و استقامت در راه عشق، و تفاوت بین عشق واقعی و نفس‌پرستی می‌پردازد. شاعر از آیینه به عنوان نماد صداقت و انعکاس حقیقت استفاده می‌کند و بر دشواری‌های سفر عشق تأکید دارد. همچنین، به مفاهیمی مانند فداکاری، تلخی‌های عشق، و اهمیت بصیرت در راه رسیدن به معشوق اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و تفاوت بین عشق و نفس‌پرستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۵۹

راز من نقل مجالس ز صفای گهرست
همچو آیینه مرا هر چه بود در نظرست

زین چه حاصل که رخ یار مرا در نظرست؟
چشم حیرت زدگان حلقه بیرون درست

توشه برداشتن آیینه سبکباران نیست
جگر خویش خورد هر که به ما همسفرست

به خموشی چمن آرا لب مرغان را بست
سنگ دندان پریشان سخنان گوش کرست

تکیه بر دوستی ساخته خلق مکن
کاین بنایی است که ناساخته زیر و زبرست

پنبه بر داغ دل هر که گذاری امروز
تیغ خورشید قیامت چو برآید، سپرست

هر که در چشمه سوزن سفر دریا کرد
سفرش باد مبارک که حدیدالبصرست

شکرابی که ازان عیش رقیبان تلخ است
به مذاق من دلسوخته شیر و شکرست

خار را تشنه جگر سر به بیابان ندهد
هر که چون آبله در راه طلب دیده ورست

گر چه موی کمر و رشته جان باریک است
جاده حسن سلوک از همه باریکترست

صائب این آن غزل حضرت سعدی است که گفت
عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.