هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر پراحساس و نمادین، به موضوعاتی مانند عشق، جنون، رنج، و فلسفه زندگی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند خون، گل، و مستی برای بیان احساسات عمیق و گاه متناقض استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به اهمیت تفکر بلند و شنیدن سخنان حکیمانه اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، استفاده از نمادهای پیچیده مانند خون و جنون، و لحن سنگین شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. این محتوا更适合 افرادی که دارای تجربه بیشتر در خوانش متون ادبی هستند.

غزل شمارهٔ ۱۵۰۸

تا جنون انجمن افروز دل خونین است
دیده شیر مرا شمع سر بالین است

خون خور و مهر به لب زن که درین عبرتگاه
نفس نافه ز خونین جگری مشکین است

در و دیوار چمن مست شد از خنده گل
این چه شوری است که با این می لب شیرین است

این نه لاله است که از مستی سودازدگان
دامن دشت جنون پر ز کف خونین است

سرخی چشم من از خجلت بی اشکیهاست
این سفالی است که بی می چو شود رنگین است

تن پرستان و سبک خیزی محشر، هیهات
هر که شب سیر خورد وقت سحر سنگین است

علم معرکه فتح بود پای ثبات
لنگر بحر پر آشوب جهان تمکین است

صله فکر بلندست شنیدن صائب
گوش بی حوصلگان تشنه لب تحسین است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.