هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، احساسات عمیق و شور عشق را بیان میکند. شاعر از عناصری مانند خط روی صورت معشوق، سلیمان و مور، یاقوت، صبح و خورشید، و بلبل برای توصیف حالات عاشقانه و عرفانی استفاده کرده است. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند فتح، دشمنی، و سخنوری نیز در شعر دیده میشود.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات پیچیده ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۵۱
خط به گرد رخ آن سیم ذقن آمده است
مور در دست سلیمان به سخن آمده است
در هوای لب یاقوت فروغ تو، سهیل
اشک گرمی است که از چشم یمن آمده است
این نه صبح است، که خورشید ز اندیشه جان
به سر راه تو با تیغ و کفن آمده است
چون نباشد خط مشکین تو در گرد نهان؟
که نفس سوخته از ناف ختن آمده است
شور محشر ز گریبان چمن گل کرده است
بلبل نغمه غریبی به چمن آمده است
جامه فتح ضعیفان سپر انداختن است
خصم با تیغ، عبث بر سر من آمده است
گوش ارباب سخن تنگ شکر چون نشود؟
طوطی خامه صائب به سخن آمده است
مور در دست سلیمان به سخن آمده است
در هوای لب یاقوت فروغ تو، سهیل
اشک گرمی است که از چشم یمن آمده است
این نه صبح است، که خورشید ز اندیشه جان
به سر راه تو با تیغ و کفن آمده است
چون نباشد خط مشکین تو در گرد نهان؟
که نفس سوخته از ناف ختن آمده است
شور محشر ز گریبان چمن گل کرده است
بلبل نغمه غریبی به چمن آمده است
جامه فتح ضعیفان سپر انداختن است
خصم با تیغ، عبث بر سر من آمده است
گوش ارباب سخن تنگ شکر چون نشود؟
طوطی خامه صائب به سخن آمده است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.