هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی است. شاعر از مفاهیمی مانند عشق، انتظار، رنج، پاکدامنی و امید سخن می‌گوید. همچنین، از عناصر طبیعت مانند آب، نور، و گل‌ها برای بیان احساسات خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و احساسی آن نیاز به درک بالاتری از ادبیات و تجربه زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۷۷۴

ز اشک، دیده تاریک شمع نورانی است
دهان پسته پر از خون دل ز خندانی است

به آب تیغ توان شست تا ز هستی دست
به آب خضر تسلی شدن گرانجانی است

بود ز آب و زمین بی نیاز، حاصل ما
که تخم مردم آزاده، دامن افشانی است

همان به دیدن روی تو می پرد چشمم
ز حسن، بهره آیینه گر چه حیرانی است

ز پرده سوزی عصمت بود زلیخا خوار
عزیز گشتن یوسف ز پاکدامانی است

ز چین ابروی دلدار نیستم نومید
که نوبهار در آغاز، غنچه پیشانی است

مرا چگونه جلای وطن کند دلگیر؟
که در صدف، گهرم بی صدف ز غلطانی است

اگر چه دورم ازان آستان، نیم دلگیر
که از خیال تو دل در بهشت روحانی است

مرا به صحبت همجنس رهنما گردید!
که مومیایی این دلشکسته، انسانی است

اگر چه نیست مرا بهره ای ز جمعیت
به این خوشم که دل ایمن از پریشانی است

ز انتظار به چشمم سیه شده است جهان
علاج دیده من سرمه سلیمانی است

لباس عافیتی هست اگر درین عالم
که دست خار ازان کوته است، عریانی

مرا ز هوش لب نوخطان برد صائب
سیاه مستی من زین شراب ریحانی است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.