هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با زبانی عاشقانه و فلسفی، به موضوعاتی مانند عشق، جدایی، مرگ، و گذر عمر می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، از درد فراق، بی‌ثباتی دنیا، و حقیقت مرگ سخن می‌گوید و مخاطب را به تفکر در مورد زندگی و عاقبت‌اندیشی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات مانند «میان مسجد و میخانه هیچ فرقی نیست» ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر بدون راهنمایی مناسب، باعث سوءبرداشت شود.

غزل شمارهٔ ۱۸۳۹

اگر ز دیده ام ای سروناز خواهی رفت
چگونه از دلم ای دلنواز خواهی رفت؟

به نور عاریه، ای ماه نو چه می بالی؟
که در دو هفته به خرج گداز خواهی رفت

میان مسجد و میخانه هیچ فرقی نیست
به این حضور اگر در نماز خواهی رفت

گذشت عمر تو در فکر چاره جوییها
ز چاره کی به در چاره ساز خواهی رفت؟

نرفت شانه به صد پا ز زلف یار برون
تو چون به این ره دور و دراز خواهی رفت؟

ز حسن عاقبت مرگ اگر شوی آگاه
نفس گداخته اش پیشواز خواهی رفت

چنین که واله طفلان ز سادگی شده ای
به خرج ابجد عشق مجاز خواهی رفت

رسید عمر به انجام، تا به کی صائب
نفس گسسته به دنبال آز خواهی رفت؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.