هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با بهره‌گیری از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، به بیان دردها و شوق‌های درونی می‌پردازد. شاعر با اشاره به عناصر طبیعت مانند صبح، خورشید، ستاره‌ها و گل‌ها، احساسات خود را به تصویر می‌کشد و به دنبال پاسخ برای پرسش‌های عاطفی و معنوی خود است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی کافی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۲۷

ای صبح، آه سرد تو در انتظار کیست؟
زخم دو تیغه باز تو از ذوالفقار کیست؟

آه تو پرده سوز و سرشک تو دلفروز
جان تو زخمی که، دلت داغدار کیست؟

چشم جهان ز پرتو او خیره می شود
داغ جگر گداز تو از لاله زار کیست؟

خون در رگ تو شیر ز مهر که می شود؟
خمیازه تو بر قدح بی خمار کیست

خورشید را زشوق تو در آتش است نعل
چشم ستاره بار تو در انتظار کیست؟

بر پشت نامه تو بود مهر آفتاب
تا روی نامه تو به سوی عذار کیست؟

از انفعال، خون ز شفق می کنی عرق
رخساره منیر تو تا شرمسار کیست؟

خون می خوری و آینه را پاک می کنی
تا سینه گشاد تو آیینه دار کیست؟

شستی به اشک، سرمه شب را ز چشم خویش
ای آفتاب روی، دلت سوکوار کیست؟

گردون ز نوشخند تو یک تنگ شکرست
این چاشنی ز کنج لب بوسه بار کیست؟

نیلوفر سپهر ز آب تو تازه است
شاخ گل تو تشنه لب جویبار کیست؟

جان را نسیم لطف تو از هوش می برد
این بوی روح بخش ز باغ و بهار کیست؟

بی سکه رایج است زر آفتاب تو
این نقد خوش عیار ز دارالعیار کیست؟

تیغ و سپر نمی کنی از خویشتن جدا
اندیشه ات ز غمزه مردم شکار کیست؟

در وصف صبح، این سخنان چو آفتاب
جز کلک صائب از قلم مشکبار کیست؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.