هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و فلسفی از صائب تبریزی، به مفاهیمی همچون عرفان، آزادی، هستیشناسی و رازهای نهفته در وجود انسان میپردازد. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند «خمخانه افلاک»، «میکده»، و «گوهر نایاب»، به بیان تجربیات عرفانی و فلسفی خود میپردازد و بر نقش انسان در آفرینش و کشف رازهای جهان تأکید میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۱۱۴
خمخانه افلاک تهی ساخته ماست
دیری است که این میکده پرداخته ماست
آن گوهر نایاب که در بحر نگنجد
در سینه غواص نفس باخته ماست
سیلاب خس و خار وجودست جهان را
رازی که نهان در دل بگداخته ماست
یک سرو به آزادی ما نیست درین باغ
از صبح ازل این علم افراخته ماست
بس چشمه که از دیده خورشید گشاید
نوری که در آیینه پرداخته ماست
با همت ما روی زمین دامن خالی است
برداشته نه فلک انداخته ماست
رنگینی دارست ز بیباکی منصور
رعنایی سرو از نظر فاخته ماست
صبحی که ازو شور در آفاق فتاده است
فردی ز بیاض نفس باخته ماست
هر چند کسی نیست به افتادگی ما
از چرخ مگویید، که انداخته ماست
صائب که بر او نغمه طرازی است مسلم
خون در دلش از ناله بگداخته ماست
دیری است که این میکده پرداخته ماست
آن گوهر نایاب که در بحر نگنجد
در سینه غواص نفس باخته ماست
سیلاب خس و خار وجودست جهان را
رازی که نهان در دل بگداخته ماست
یک سرو به آزادی ما نیست درین باغ
از صبح ازل این علم افراخته ماست
بس چشمه که از دیده خورشید گشاید
نوری که در آیینه پرداخته ماست
با همت ما روی زمین دامن خالی است
برداشته نه فلک انداخته ماست
رنگینی دارست ز بیباکی منصور
رعنایی سرو از نظر فاخته ماست
صبحی که ازو شور در آفاق فتاده است
فردی ز بیاض نفس باخته ماست
هر چند کسی نیست به افتادگی ما
از چرخ مگویید، که انداخته ماست
صائب که بر او نغمه طرازی است مسلم
خون در دلش از ناله بگداخته ماست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.