هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و تأثیرات عمیق آن بر قلب و جان انسان‌ها سخن می‌گوید. او عشق را به عنوان نیرویی قدرتمند توصیف می‌کند که جهان را روشن می‌کند و جان‌ها را به سمت بندگی و تسلیم سوق می‌دهد. شاعر همچنین از تأثیرات روحانی و شفابخش این عشق صحبت می‌کند و آن را به عنوان منبع حیات و نور معرفی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. همچنین، زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۱۰

ای بِداده دیده‌هایِ خَلْق را حیرانی‌یی
وِیْ زِ لشکرهایِ عشقَت، هر طَرَف ویرانی‌یی

ای مُبارک چاشْتگاهی، کافتابِ رویِ تو
عالَمِ دل را کُند اَنْدَر صَفا نورانی‌یی

دَم به دَم خَط می‌دَهَد جان‌ها، که ما بنده‌یْ توییم
ای سَراسَر بندگیِّ عشقِ تو سُلطانی‌یی

تا چه می‌بینَند جان‌ها هر دَمی در رویِ تو
وَزْچه باشد هر زمانیشان چُنین رَقصانی‌یی

از چه هر شب پاسْبانِ بامِ عشقِ تو شوند
وَزْچه هر روزی بُوَدْشان بر دَرَت دَربانی‌یی

این چه جام است این که گَردان کرده‌یی بر جان‌ها؟
آبِ حیوان است این، یا آتشی روحانی‌یی؟

این چه سِر گفتی تو با دل‌ها، که خَصْمِ جان شدند؟
این چه دادی دَرد را تا می‌کُند دَرمانی‌یی؟

روستایی را چه آموزید نورِ عشقِ تو
تا زِ لوحِ غَیب دادش هر دَمی خَطْ خوانی‌یی

شَمسِ تبریزی فُرو کُن سَر ازین قَصرِ بُلند
تا بَقایی دیده آید در جهانِ فانی‌یی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.