هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند عرفان، انتقاد اجتماعی، وصف طبیعت و حالات درونی انسان میپردازد. شاعر از تنگنظریها و سنگدلیهای جامعه انتقاد میکند و به عرفان و صلح درونی اشاره دارد. همچنین، از مفاهیمی مانند حیرت، جنون، و سلوک عرفانی سخن میگوید.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادهای اجتماعی موجود در شعر نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد قابل درک است. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و نمادین ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۲۱۶۸
تن بر دل خوش مشرب ما خانه تنگی است
بر گوهر شهوار، صدف کام نهنگی است
در چشم تو گر خوش بود این سقف زراندود
در دیده سودازدگان دامن سنگی است
طوطی که ز شیرین سخنان است، ز وحشت
بر چهره آیینه ما پرده زنگی است
هر مسلک دیگر که کند عقل دلالت
جز دامن صحرای جنون کوچه تنگی است
از سنگدلانی که درین شهر و دیارند
هر کوچه به دیوانه ما شهر فرنگی است
هر حلقه چشمی که در او مردمیی نیست
در دیده صاحب نظران داغ پلنگی است
با گوشه نشینان به ادب باش که صوفی
چون پا نهد از چله برون، تیر خدنگی است
صحرای عدم ساده ازین پست و بلندست
در ملک وجودست اگر صلحی و جنگ است
حیرت زدگان بیخبر از منزل و راهند
در قافله ما نه شتابی نه درنگی است
هر چند که بر چشم تو شوخی است مسلم
پیش دل رم کرده ما آهوی لنگی است
این نغمه ز هر پرده کند جامه مبدل
در هر گلی این آب سبکروح به رنگی است
صائب گل آن است که هموار نگشتی
در راه سلوک تو اگر خاری و سنگی است
بر گوهر شهوار، صدف کام نهنگی است
در چشم تو گر خوش بود این سقف زراندود
در دیده سودازدگان دامن سنگی است
طوطی که ز شیرین سخنان است، ز وحشت
بر چهره آیینه ما پرده زنگی است
هر مسلک دیگر که کند عقل دلالت
جز دامن صحرای جنون کوچه تنگی است
از سنگدلانی که درین شهر و دیارند
هر کوچه به دیوانه ما شهر فرنگی است
هر حلقه چشمی که در او مردمیی نیست
در دیده صاحب نظران داغ پلنگی است
با گوشه نشینان به ادب باش که صوفی
چون پا نهد از چله برون، تیر خدنگی است
صحرای عدم ساده ازین پست و بلندست
در ملک وجودست اگر صلحی و جنگ است
حیرت زدگان بیخبر از منزل و راهند
در قافله ما نه شتابی نه درنگی است
هر چند که بر چشم تو شوخی است مسلم
پیش دل رم کرده ما آهوی لنگی است
این نغمه ز هر پرده کند جامه مبدل
در هر گلی این آب سبکروح به رنگی است
صائب گل آن است که هموار نگشتی
در راه سلوک تو اگر خاری و سنگی است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.