هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر دلبستگی شاعر به معشوق و بی‌اعتباری دنیا است. شاعر از تعلقات دنیوی گذر کرده و تنها به یاد یار و عشق او بسنده کرده است. همچنین، به ناپایداری دنیا و فریبندگی آن اشاره می‌کند و توصیه می‌کند که عمر را صرف امور بی‌ثمر نکنیم.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به ناپایداری دنیا و بی‌اعتباری آن نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۷۶

ماییم و خیال دهن یار و دگر هیچ
قانع شده با نقطه ز پرگار و دگر هیچ

از هر سخن نازک و هر نکته باریک
پیچیده به فکر کمر یار و دگر هیچ

در عالم افسرده ز نیکان اثری نیست
از لاله و گل مانده خس وخار و دگر هیچ

دلبستگیی نیست به کام دو جهانم
با من بگذارید غم یار و دگر هیچ

از بیخودی افتاد به جنت دل افگار
در خواب بود راحت بیمار و دگر هیچ

افسانه شیرین جهان هوش فریب است
خواب است ره آورد شب تار و دگر هیچ

در کار جهان صرف مکن عمر به امید
کافسوس بود حاصل این کار و دگر هیچ

یک چشم گرانخواب بود دایره چرخ
حرفی است بجا از دل بیدار و دگر هیچ

از زاهد شیاد مجو مغز که این پوچ
ریش است و همین جبه و دستار و دگر هیچ

بی ذکر، شود تار نفس رشته زنار
محکم سر این رشته نگه دار و دگر هیچ

دل باز چو شد، باز شود مشکل عالم
یک عقده سخت است بر این تار و دگر هیچ

از بنده دنیا نپذیرند عبادت
بردار دل از عالم غدار و دگر هیچ

صائب ز خوشیها که درین عالم فانی است
ماییم و همین لذت دیدار و دگر هیچ
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.