۲۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۶۵۲

شورش عشقم ز تدبیر نصیحتگر فزود
کعبه بر زنجیر مجنون حلقه دیگر فزود

هر چه از جان کاستم افزود بر جسم ضعیف
هر چه کم گردید ازاخگر به خاکستر فزود

خصی بخت سیه ما بیکسان را بس نبود
کآسمان بر روی آن داغی هم از اختر فزود

مهربانی آب در جوی هنر می آورد
روی گرم شعله بر خوشبویی عنبر فزود

جوهر ذاتی رهین منت مشاطه نیست
بحر نتواند به کوشش آب بر گوهر فزود

آه صائب رو به صحرای قیامت چون نهاد
شعله ها بر گرمی هنگامه محشر فزود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.