هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، امید، صبر، قناعت و رنج‌های انسانی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند سنگ، آب، پروانه، سرو و دریا برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۲۸۳۲

دل سنگ از شکست دانه من آب می گردد
زعاجز نالی من آسیا گرداب می گردد

زبال افشانی پروانه می ریزم زیکدیگر
سرشک شمع در ویرانه ام سیلاب می گردد

زلال جویبار تیغ او خاصیتی دارد
که هر کس می گذارد سر در او سیراب می گردد

سهی سروی که من چون سایه می گردم به دنبالش
زمین چون آسمان از جلوه اش بیتاب می گردد

به آن موی میان از پیچ و تاب امیدها دارم
که می گردد یکی چون رشته ها همتاب می گردد

مپیچ از خاکساری سر، که هر کس از سر رغبت
به این دیوار پشت خود دهد محراب می گردد

زنومیدی گل امید آب و رنگ می گیرد
که از لب تشنگی تبخاله ها سیراب می گردد

به این سامان نخواهد ماند دایم چرخ دولابی
شود ویران دکان هر که از دولاب می گردد

منم آن ماهی حیران درین دریای بی پایان
که از خشکی نفس در کام من قلاب می گردد

ندارد هیچ کس چون ابر آیین سخاوت را
که گوهر می فشاند و زخجالت آب می گردد

به بی برگی قناعت با دل بیدار کن صائب
که اسباب فراغت پرده های خواب می گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.