هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر مدارا، فروخوردن خشم، قناعت، عشق و تجربههای زندگی تأکید دارد. همچنین، به مفاهیمی مانند رازداری، رحمت، درد و تجربه، و عشق الهی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
غزل شمارهٔ ۳۲۵۲
زهر، تریاق به اکسیر مدارا گردد
خشم را هر که فرو خورد توانا گردد
چون به یک جا نکند منزل مقصود مقام
به چه امید کسی بادیه پیما گردد؟
آب گوهر چه غم از تلخی دریا دارد؟
هر که قانع شود آسوده ز دنیا گردد
اگر از سینه من آینه ای راست کنند
راز پوشیده عالم همه پیدا گردد
وضع عالم اگر این است که من می بینم
جای رحم است بر آن چشم که بینا گردد
هر نفس دردی و هر چشم زدن تجربه ای است
هر که بیمار تو گردید مسیحا گردد
مشرق معنی نازک جگر سوخته است
این هلالی است کز این گرد هویدا گردد
بی نیازست ز اقبال هواداران عشق
از نسیم آتش خورشید چه رعنا گردد؟
ناز لیلی نکند چشم به هر سرمه سیاه
گرد مجنون مگر از بادیه پیدا گردد
بر نگرداند اگر عشق ورق را صائب
یوسف آن نیست که معشوق زلیخا گردد
خشم را هر که فرو خورد توانا گردد
چون به یک جا نکند منزل مقصود مقام
به چه امید کسی بادیه پیما گردد؟
آب گوهر چه غم از تلخی دریا دارد؟
هر که قانع شود آسوده ز دنیا گردد
اگر از سینه من آینه ای راست کنند
راز پوشیده عالم همه پیدا گردد
وضع عالم اگر این است که من می بینم
جای رحم است بر آن چشم که بینا گردد
هر نفس دردی و هر چشم زدن تجربه ای است
هر که بیمار تو گردید مسیحا گردد
مشرق معنی نازک جگر سوخته است
این هلالی است کز این گرد هویدا گردد
بی نیازست ز اقبال هواداران عشق
از نسیم آتش خورشید چه رعنا گردد؟
ناز لیلی نکند چشم به هر سرمه سیاه
گرد مجنون مگر از بادیه پیدا گردد
بر نگرداند اگر عشق ورق را صائب
یوسف آن نیست که معشوق زلیخا گردد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.