۲۰۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۴۵۱

بیخودی بال و پر روح گشودن باشد
کم زنی مرتبه خویش فزودن باشد

عاقل آن است که دخلش بود از خرج زیاد
به که گفتار تو کمتر ز شنودن باشد

خواب چشم تو ز بیداری زهاد به است
طاعت ظالم خونخوار غنودن باشد

شکر خاصی است در این دایره هر طایفه را
شکر منعم دهن کیسه گشودن باشد

هرکه را تیغ زبان نیست به فرمان صائب
به که چون خوشه مهیای درودن باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.