هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مفاهیم عمیقی مانند عشق، معرفت، صبر و تلاش در راه حق را بیان می‌کند. شاعر به موضوعاتی مانند ارزش سلوک عاشقانه، ناپایداری دنیا، و اهمیت پاکی سخن اشاره می‌کند. همچنین، از عناصر طبیعت مانند خورشید، طاوس، و ریگ روان برای تقویت معانی استفاده شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۲۰

روشنانی که ز خورشید نظر می گیرند
چشم نظارگیان را به گهر می گیرند

جامه شهپر طاوس در او می پوشند
بیضه زاغ اگر در ته پر می گیرند

نتوانند به صد قرن گرفتن شاهان
کشوری را که به یک آه سحر می گیرند

رهرو عشق به دنبال نبیند چون برق
کاهلان هر نفس از خویش خبر می گیرند

سخن پاک محال است که بر خاک افتد
طوطیان مزد خود آخر ز شکر می گیرند

ای که با سوختگان ذوق تکلم داری
سرمه در راه نفس ریز که در می گیرند

خبر از قافله ریگ روان می گیرند
از من این بیخبرانی که خبر می گیرند

پردلان چشم ندارند که دشمن بینند
نه ز عجزست که بر روی، سپر می گیرند

خجل از آبله های دل خویشم که مدام
ساغری پیش من تشنه جگر می گیرند

خنده با چاشنی عمر نمی گردد جمع
پسته را بی لب خندان به شکر می گیرند

عنقریب است نفس سوختگان خط سبز
از لبش داد من تشنه جگر می گیرند

صائب این صاف ضمیران چو دهن باز کنند
چون صدف دامنی از در و گهر می گیرند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.