۲۳۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۲۱

عاشقانی که به تسلیم و رضا می باشند
تا به گردن همه در آب بقا می باشند

به خبر صلح کن از خلق که چون موج سراب
بیشتر اهل جهان دورنما می باشند

برحذر باش که این دست و دهن آب کشان
خانه پردازتر از سیل بلا می باشند

غنچه خسبان که به ظاهر گره کار خودند
از برای دگران عقده گشا می باشند

نیک چون در نگری رو به قفا می تازند
ساده لوحان که گریزان ز قضا می باشند

خویش را زین تن خاکی به بصیرت بشناس
که ز هم آینه و عکس جدا می باشند

در دل سرو غم فاخته تأثیر نکرد
گردن افراختگان سر به هوا می باشند

مرکز حلقه دامند به معنی صائب
دانه هایی که درین خدعه سرا می باشند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.