هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر نگاهی فلسفی به زندگی و سرنوشت است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند طاووس، سرو، سمندر و... به بیان مفاهیمی مانند تقدیر، آزادی، عشق و مرگ می‌پردازد. او از بخت و اقبال شکایت می‌کند اما در عین حال به زیبایی‌های زندگی نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۷۱

مکن از بخت شکایت که وبالش می بود
پای طاوس اگر چون پر و بالش می بود

چون ثمر دست به رعنایی اگر می افشاند
لاف آزادگی از سرو حلالش می بود

گر برون نامدی از پرده جمالش، عالم
کف خاکستری از برق جلالش می بود

مرگ می شد به نظر دولت بیدار مرا
در قیامت اگر امید وصالش می بود

سالم از آتش سوزان چو سمندر می رفت
مرغ اگر نامه من بر پر و بالش می بود

اینقدر در دل خون گشته نمی گشت گره
بوسه گر رنگی ازان چهره آلش می بود

می شد انگشت نما چون مه نو صائب فکر
اگر آن موی میان راه خیالش می بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.