هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از تشبیهات و استعاره‌های زیبا برای بیان احساسات عمیق عشق، امید، رنج و آرامش استفاده می‌کند. شاعر از عناصری مانند آب، خورشید، درخت شمشاد، دریا و مهتاب برای انتقال مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی بهره می‌برد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۸۱

جگر تشنه محال است که سیراب شود
گر عقیق لب او در دهنم آب شود

چه غم از تابش خورشید قیامت دارد؟
هرکه در سایه شمشاد تو در خواب شود

تخم امید برومند نگردد ز بهار
سبز وقتی شود این دانه که دل آب شود

هرکه یک چند درین دایره بر خود پیچد
در کف بحر بقا خاتم گرداب شود

زخم اغیار به صد کان نمک بی نمک است
داغ ما نیست نمکسود ز مهتاب شود

عشق آخر به دل غمزده می پردازد
بحر روشنگر آیینه سیلاب شود

خار در پیرهن بیخبران گل گردد
مژه در دیده بیدرد رگ خواب شود

طوطی از پرتو آیینه شود حرف شناس
سخن آن روز شود سبز که دل آب شود

از دم گرم تو صائب که زوالش مرساد!
دل اگر بیضه فولاد بود آب شود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.