هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مفاهیمی مانند رنج، آرزو، رهایی از تعلقات دنیوی، و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر از نمادهایی مانند شمشیر، آب حیات، خرابات، و شراب لعل برای بیان مفاهیم عمیق استفاده کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از نمادها و استعارهها نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارند.
غزل شمارهٔ ۴۲۴۰
آن راکه زخمی از دم شمشیر او بود
بی چشم زخم آب حیاتش به جو بود
آسودگی به خواب نبیند تمام عمر
آن را که خار پیرهن از آرزو بود
هرکس زجود پیر خرابات آگه است
دستش همیشه در ته سر چون سبو بود
دست خود از غبار تعلق کسی که شست
جایز بود نمازش اگر بی وضوبود
رنگی که نیست عاریتی چون شراب لعل
درآفتاب زرد خزان سرخ روبود
گر خامه را کند دو زبان جای حرف نیست
چون کاغذ دورو طرف گفتگو بود
صائب کجا ز عالم بیرنگ بو برد
هر کس که قبله نظرش رنگ وبو بود
بی چشم زخم آب حیاتش به جو بود
آسودگی به خواب نبیند تمام عمر
آن را که خار پیرهن از آرزو بود
هرکس زجود پیر خرابات آگه است
دستش همیشه در ته سر چون سبو بود
دست خود از غبار تعلق کسی که شست
جایز بود نمازش اگر بی وضوبود
رنگی که نیست عاریتی چون شراب لعل
درآفتاب زرد خزان سرخ روبود
گر خامه را کند دو زبان جای حرف نیست
چون کاغذ دورو طرف گفتگو بود
صائب کجا ز عالم بیرنگ بو برد
هر کس که قبله نظرش رنگ وبو بود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.