هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مضامینی مانند عشق، امید، تقدیر، طبیعت و مفاهیم عرفانی می‌پردازد. شاعر از زبان تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند تقدیر و عرفان نیاز به درک و تجربه بیشتری از زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۴۳۷۵

جانی که سر از روزن فتراک برآورد
از گرد گریبان بقا سر بدر آورد

امید که دولت ز درش بیخبر آید
هر کس به من از آمدن او خبر آورد

دیگر نکند خیر به محراب عبادت
در پای خم آن کس که شبی را بسر آورد

تدبیر به خون تیز کند تیغ قضا را
این ابر بلا را به سر من سپرآورد

از خال به راز دهن یار رسیدم
این مور مرا بر سر تنگ شکر آورد

از تکمه پیراهن یوسف خبرم داد
هر غنچه که از جیب چمن سر بدر آورد

در سایه شمشاد و گل آرام ندارد
تا آب روان سرو ترا در نظر آورد

از باده لعلی به سرش تاج نهادند
هر کس به خرابات مغان دردسر آورد

خوش باش که در دامن صحرای قیامت
شد کشت کسی سبز که دامان ترآورد

شد تنگ شکر نه فلک از موج حلاوت
صائب ز نی کلک خود از بس شکر آورد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۳۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.