هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و جنون ناشی از آن سخن می‌گوید. او از شکستن کشتی صبر خود در برابر امواج عشق و از دست دادن دل به معشوق می‌گوید. شاعر همچنین به زیبایی و جادوی معشوق اشاره می‌کند و او را به عنوان شمس تبریزی، نماد زیبایی و روح آینه‌وار توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۰۴۳

زِ حَدِّ چون بُگْذشتی، بیا بِگوی که چونی
زِ عشقْ جَیب دَریدی، در اِبْتِدایِ جُنونی

شِکَست کَشتیِ صَبرم، هزار بار زِ موجَت
سَری بَرآر زِ موجی، که موجِ قُلْزُمِ خونی

که خون بِهینه شراب است، جِگَر بِهینه کَباب است
همین دُواَم تو فُزون کُن، که از فُزونه فُزونی

چو از اَلَستِ تو مَستَم، چو در فَنایِ تو هستم
چو مُهرِ عشقْ شِکَستم، چه غَم خورَم زِ حَرونی

بُرون بَسیْت بِجُستَم، دَرون بِدیدَم و رَستَم
چه مَیْل و عشقْ شُدَستَم به جُست و جویِ دَرونی

دلی زِ من بِرُبودی، که دل نبود و تو بودی
چه آتشیّ و چه دودی؟ چه جادویی؟ چه فُسونی؟

نِمایْ چهرهٔ زیبا، تو شَمسْ مَفْخَرِ تبریز
که نَقْش‌ها تو نِمایی، زِ روحِ آیِنِه گویی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.