هوش مصنوعی: این شعر به ناپایداری و تغییرات روزگار اشاره دارد و بیان می‌کند که زمانه همیشه در حال دگرگونی است، گاه افراد را به اوج می‌رساند و گاه به زمین می‌زند. همچنین به بی‌وفایی دنیا و امیدهای واهی اشاره می‌کند و تأکید دارد که نباید به دارایی‌های دنیوی مغرور شد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند ناپایداری دنیا و امیدهای واهی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال نامفهوم یا ناراحت‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۴۵۷۸

تخم مهری گر به دلها می فشاند روزگار
دانه از بهر درودن می دماند روزگار

برد چون خورشید هرکس رابه اوج اعتبار
بر زمین چون سایه آخر می کشاند روزگار

از سگ دیوانه نتوان آشنایی چشم داشت
زخم دندانی به هرکس می رساند روزگار

تا دل مغرور من جایی نمی گیرد قرار
گر به سهو از چهره ام گردن فشاند روزگار

از تو باشد گر همه روی زمین، از خودمدان
کانچه داد امروز، فردا می ستاند روزگار

می کند استاده دار عبرتی هم بردرش
هر که رابر کرسی زر می نشاند روزگار

با کمال بی حیایی، همچو شرم آلودگان
می دهد رنگی و رنگی می ستاند روزگار

دستگیری می کند بهر فکندن خلق را
نخل از بهر بریدن می نشاند روزگار

صائب لب تشنه راعمری است چون موج سراب
بر امید آب هر سو می دواند روزگار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.