هوش مصنوعی: این شعر از حافظ یا شاعری با سبک مشابه است که مضامین عرفانی، عاشقانه و فلسفی را در بر می‌گیرد. شاعر از ساقی می‌خواهد تا شراب بیاورد تا تاریکی‌های غم را روشن کند و جان تازه‌ای به تن کهنه ببخشد. شعر به مفاهیمی مانند بیخودی، عشق، و لذت‌های زودگذر اشاره دارد و از طبیعت و عناصری مانند گل و باغ برای بیان این مفاهیم استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌های مکرر به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۵۸۹

نیست بی می باغ رانوری می روشن بیار
تیره می سوزد چراغ لاله ها روغن بیار

صندلی شد آبها وتوبه درد سر نبرد
وقت امدادست ساقی رطل مردافکن بیار

پیش راه ماکه درظلمات غم سرگشته ایم
لطف کن ساقی چراغ از باده روشن بیار

نقد عیش و شادمانی برسرهم ریخته است
سعی کن چون گل به این بستانسرا دامن بیار

نیست جان کهنه راپروای این جسم خراب
از شراب کهنه جان نو مرادرتن بیار

آنچه باید با خود آورده است حسن نوبهار
همچو شبنم دیده پاکی به این گلشن بیار

عافیت در بیخودی ،آسودگی در نیستی است
تاحیاتی هست رخت خود به این مأمن بیار

نیست غیر از رخنه دل روزنی این خانه را
سیر اگر خواهی سری بیرون ازین روزن بیار

خاطر آزاده می خواهد ره باریک عشق
رشته خود بی گره کن روبه این سوزن بیار

بی دم گرم تو صائب بوستان افسرده است
سینه گرمی به این هنگامه چون گلخن بیار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.