هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از نماد شمع، به بیان احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی می‌پردازد. شمع به عنوان نماد عاشق، با وجود سوزش و اشک، به امید وصال معشوق (پروانه) می‌سوزد. شعر به موضوعاتی مانند عشق، فداکاری، انتظار، رنج و امید اشاره دارد و از تصاویر زیبا و نمادین برای انتقال مفاهیم استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده، و لحن غمگین و جدی شعر، آن را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد. درک کامل این شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۱۳۲

ز روشنی جگر داغدار دارد شمع
ز راستی مژه اشکبار دارد شمع

چراغ روز ندارد ز پرتو خورشید
خجالتی که ز رخسار یاردارد شمع

تمام شب به امید وصال پروانه
ستاده بر سر پا انتظار دارد شمع

ز هم نمی گسلد آب چشم زنده دلان
که رشته از رگ ابر بهار دارد شمع

همیشه غوطه زند درمیان آتش و آب
که زندگانی ناپایدار داردشمع

ز حال عاشق سرگشته حسن غافل نیست
ز اهل بزم به پروانه کارداردشمع

چو سود ازین که برآمد ز جامه فانوس؟
همان ز شرم و حیا پرده دار داردشمع

ز تیره روزی پروانه غافل افتاده است
اگر چه دیده شب زنده دار دارد شمع

ز بخت تیره ندارند شکوه زنده دلان
حضور در دل شبهای تار دارد شمع

ز شوق عالم بالا همیشه گریان است
اگر چه درلگن زر قراردارد شمع

نظر به رشته اشکم رهی است خوابیده
اگر چه گریه بی اختیار دارد شمع

نبیند زنده دلان از مآل خود غافل
زآب چشم خود آیینه دار دارد شمع

نشان زنده دلی چشم تربود صائب
دگر بغیر گرستن چه کار دارد شمع؟
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۱۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.