هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، جدایی، و ناملایمات زندگی است. شاعر از درد فراق و بی‌عدالتی جهان شکایت دارد، اما در عین حال به عشق و پایبندی به آن افتخار می‌کند. تصاویر شعری مانند «سپهر دشمن جان‌های آرزومند» و «مهر در طلوع و افول» نشان‌دهنده نگاه فلسفی و عرفانی او به زندگی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به ناملایمات زندگی و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۵۲۵۸

جدا ز دولت وصلش به گریه ام مشغول
به سبحه است سرو کار عامل معزول

به آب تا نرساند روان نمی گردد
به خانه ای که کند قهرمان عشق نزول

سپهر دشمن جانهای آرزومندست
که بر بخیل گران است میهمان فضول

تمام سجده سهوست طاعتی که مرا ست
مگر به قبله ابروی او شود مقبول

نظر سیاه نسازد به کام هردو جهان
ز گرد راه تو هر دیده ای که شد مکحول

تلاش کام ترا زیر چرخ زیبنده است
به صید ماهی اگر غرقه می شود مشغول

مرا ز پست و بلند سپهر باکی نیست
به یک قرار بود مهر در طلوع و افول

بود چو سنگ فلاخن همیشه سر گردان
سبکسری که ز میزان عدل کرد عدول

مراست گوشه دل خوشتر از چمن صائب
که زیر بال بود گلستان مرغ ملول
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۲۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۲۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.