۲۰۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۶۳۲

کرده ام نذر که از دست سبو نگذارم
جانب باده گلرنگ فرو نگذارم

چند ترسانیم که از آتش دوزخ واعظ؟
من به این () دست سبو نگذارم

ادب بلبل اگر خاره ره من نشود
در دل غنچه گل، رنگ ز بو نگذارم

بهتر آن است که بر تشنه لبی صبر کنم
خال تبخال به طرف لب جو نگذارم

آه من از جگر سر خزان می خیزد
برحذر باش به گلزار تو رو نگذارم

با تیمم که ز نقش قدم او باشد
کرده ام نذر نمازی به وضو نگذارم

دل من آب ز سرچشمه سوزن نخورد
کار زخم جگر خود به رفو نگذارم

گر چه در حلقه ز نار مقیم صائب
طرف سلسله سبحه فرو نگذارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.