۲۰۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۶۸۷

نوبهارست بیا روی به میخانه کنیم
مغز را از می گلرنگ پریخانه کنیم

بوسه را گرد لب جام به دور اندازیم
جگر سوخته خال لب پیمانه کنیم

شیوه خانه بدوشی به سبو بگذاریم
پای محکم چو خم باده به میخانه کنیم

قصر گردون پی آسایش ما ساخته اند
چند در زیر زمین مور صفت خانه کنیم

خانه پست نفس را به گلو می شکند
به چه دل زیر فلک نعره مستانه کنیم

ادب شمع به بال و پر ما مقراض است
ما نه آنیم که اندیشه ز پروانه کنیم

بحر ته جرعه بر خاک ره افشانده ماست
ما به این ظرف چه با شیشه و پیمانه کنیم

تاک در معذرت مستی ما می گرید
چه ضرورست که ما گریه مستانه کنیم

صائب آن دست که پیمانه گران بود بر او
ما چسان مزرعه سبحه صد دانه کنیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.