هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوع نور و روشنایی، چه به صورت واقعی و چه به صورت استعاری، میپردازد. شاعر از نور شمع، چراغ، و روشنایی دل سخن میگوید و به مسائل معنوی، عشق، و حوادث زندگی اشاره دارد. همچنین، تمثیلهایی مانند صدف و گهر، آینه و غبار حادثه، و صبح قیامت برای بیان مفاهیم عمیق تر استفاده شده است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تمثیلهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
غزل شمارهٔ ۶۳۲۹
ز نور شمع چه مقدار جا شود روشن؟
خوش آن چراغ کز او هر سرا شود روشن
به گرد دیر و حرم دل به دست می گردیم
چراغ مرده ما تا کجا شود روشن
چه غم ز تیرگی خانه صدف دارد؟
دلی که همچو گهر از صفا شود روشن
ز تندباد حوادث نمی شود خاموش
دلی که از نفس گرم ما شود روشن
چنان به سرعت ازین تیره خاکدان گذرم
که شمع کشته ام از نقش پا شود روشن
چنین که تیره شده است از غبار خاطر من
مگر به صبح قیامت هوا شود روشن
غبار حادثه از یکدگر نمی گسلد
چگونه آینه سینه ها شود روشن؟
مگر ز پرتو اقبال ذره پرور عشق
چراغ صائب بی دست و پا شود روشن
خوش آن چراغ کز او هر سرا شود روشن
به گرد دیر و حرم دل به دست می گردیم
چراغ مرده ما تا کجا شود روشن
چه غم ز تیرگی خانه صدف دارد؟
دلی که همچو گهر از صفا شود روشن
ز تندباد حوادث نمی شود خاموش
دلی که از نفس گرم ما شود روشن
چنان به سرعت ازین تیره خاکدان گذرم
که شمع کشته ام از نقش پا شود روشن
چنین که تیره شده است از غبار خاطر من
مگر به صبح قیامت هوا شود روشن
غبار حادثه از یکدگر نمی گسلد
چگونه آینه سینه ها شود روشن؟
مگر ز پرتو اقبال ذره پرور عشق
چراغ صائب بی دست و پا شود روشن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۳۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۳۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.