هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج‌های زندگی، امید و انتظار است. شاعر از تشنگی عشق، سختی‌های راه، و انتظار برای وصال سخن می‌گوید و در عین حال به امید و وفا اشاره دارد. همچنین، او از جایگاه خود به عنوان گوهری نایاب در دنیای پر از ناپایداری یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و انتظار ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۶۴۳۰

لب تشنگی حرص ندارد جگر من
خشک از قدح شیر برآید شکر من

در مشرب جان سختی من رطل گران است
هر سنگ که از حادثه آید به سر من

از مشرق مغرب گل خورشید برآمد
در خواب بهارست نسیم سحر من

چون ریگ روان منزل من پا به رکاب است
هر سست عنانی نشود همسفر من

در خانه و صحراست به لطف تو امیدم
ای خانه نگهدار من و همسفر من

زان زخم نمایان که ز تیغ تو ربودم
افتاد خیابان بهشت از نظر من

در حسرت یک مصرع پرواز بلندست
مجموعه برهم زده بال و پر من

مکتوب وفا در بغلم زنگ برآورد
در بیضه عنقاست مگر نامه بر من؟

صائب منم امروز که در نه صدف چرخ
پیدا نتوان کرد کسی هم گهر من
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.