هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند لب میگون، فرهاد و شیرین، و زلف یار، حالات عاشقانه و اندوهگین خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند فکر و اندیشه نیز دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات و مفاهیم انتزاعی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۶۵۰۶

برخوری زان لب میگون که ز اندیشه او
مست شد عالم و مهرست همان شیشه او

بیستون خانه زنبور شود از فرهاد
کند اگر از دل شیرین نشود تیشه او

از فلک چشم مدارید درستی زنهار
که فتاده است ز طاق دل ما شیشه او

هر که را فکر سر زلف تو بر هم پیچید
شد پریخانه چین خلوت اندیشه او

رخنه در بیضه فولاد کند چون جوهر
دانه ء خال تو کز دام بود ریشه او

دل هر کس هدف ناوک بیداد تو شد
برق بیرون نتواند رود از بیشه او

مرو از راه به دلجویی خالش صائب
که جگرخواری عشاق بود پیشه او
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۵۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.