هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی با استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های زیبا، مخاطب را به توکل بر خدا، تلاش برای بهبود خود، پاک‌سازی دل از علایق دنیوی و دعا دعوت می‌کند. همچنین، از رضایت به رزق کم و بی‌تابی در برابر نامرادی‌ها انتقاد کرده و تأکید می‌کند که انسان باید از خودرأیی و بی‌بصری دوری کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی این شعر نیاز به درک و تجربه کافی از زندگی دارد، بنابراین برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۶۹۲۹

تا کی ز کف عنان توکل رها کنی؟
از نقش پای راهروان رهنما کنی

چون حلقه، دیده نگران شو تمام عمر
شاید به روی خود در توفیق وا کنی

جز نقش یوسفی نبود در بساط صبر
تو جهد کن که آینه را (با صفا کنی)

اطعام، رزق روح و طعام است (رزق تن)
تا کی ز رزق روح به تن اکتفا کنی؟

دست خود از نگار علایق بشوی پاک
تا صد گره گشاده به دست دعا کنی

در نامرادی این همه بیداد می کنی
گر چرخ بر مراد تو گردد چها کنی؟

آشفتگی ز مغز ( نمی رود)
دستار نیست (این که ز سر زود وا کنی)

قالب تهی ز خویش ( )
چون بهله دست (در کمر مدعا کنی)

تنگ شکر ( )
گر خوابگاه (خویشتن از بوریا کنی)

تا کی دهان خویش ( )
چند اکتفا ( )

) در خانه، کور (
) عصا کنی (

از خودسری و بی بصری، چند چون حباب
صائب ز بحر خانه خود را جدا کنی؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.