۲۵۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۹۵۳

خون می چکد از تیغ نگاهی که تو داری
فریاد ازان چشم سیاهی که تو داری

در حمله اول ز جهان گرد برآرد
از خال و خط و زلف، سپاهی که تو داری

هر چند گلی نیست به خوش چشمی نرگس
در خواب ندیده است نگاهی که تو داری

گر در دهن تیغ درآیی ظفر از توست
از دست دعا پشت و پناهی که تو داری

مهر تو محال است جهانگیر نگردد
از سبزه خط مهر گیاهی که تو داری

آهو نتواند ز سر تیر تو جستن
دل چون جهد از تیر نگاهی که تو داری؟

برقی است که ابرش ز سیه خانه لیلی است
در زلف سیه روی چو ماهی که تو داری

با خودشکنی، داعیه سرکشی و ناز
می بارد ازان طرف کلاهی که تو داری

صائب کمی از گلشن فردوس ندارد
در عالم معنی سر راهی که تو داری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.