هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و ناکامی در عشق سخن می‌گوید. شاعر از زلف پریشان و گریبان چاک‌خورده یاد می‌کند و درد عشق را با تصاویری مانند مریض کشور عشق، بالین از خاره و بستر از ریگ بیابان توصیف می‌کند. او امیدوار است که پاکدامنان گناهش را ببخشند و داستان دردش در میان اهل درد خوانده شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و دردناک است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب یا سنگین باشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'زهرآلود' و 'پیکان‌ها' ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شماره ۵

از آن زلف پریشانیم چون سنبل پریشانها
وز آن چاک گریبانیم چاک اندر گریبانها

چو یک معنی که پوشانی بگوناگون عباراتی
حجار پرتو رخسارهٔ جانانه شد جانها

مریض کشور عشقم عجب نبود اگر باشد
مرا بالین ز خاره بستر از ریگ بیابانها

نگردد گرد نعش زهرآلودم سک کویت
ز بس بر جسم بیمارم زدی پر زهر پیکانها

بخاطر آورید ای همدمان ناکامی ما را
چو بنشینید و مینوشید در طرف گلستانها

مرا دامان پر از آلایش و دارم امید آن
که بخشایند جرم ما طفیل پاکدامانها

چنان کارم ز عشق او برسوائی کشید اسرار
که خوانند داستان ما بدستان دردبستانها
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۵
گوهر بعدی:غزل شماره ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.