هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد فراق و اشتیاق به معشوق است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند گل، شمع و محفل، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از رنج‌های عشق و دوری معشوق می‌نالد و امید به بازگشت و وصال دارد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند جنون و اسرار نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

غزل شماره ۱۱

ایزد بسرشت چون گل ما
مهر تو نهفت در دل ما

باز آی که رونقی ندارد
بی شمع رخ تو محفل ما

چون هست ندیم در بر آن گل
گل را ببراز مقابل ما

از دیده ز بسکه خون فشاندیم
در خون دل است منزل ما

صیدم کرد و نگفت چون شد
آن طایر نیم بسمل ما

ترسم که ز فیض زاهدان را
شامل شود اجر قاتل ما

یکجو مهری نگشته جز جور
زان خرمن حسن حاصل ما

از میکده گردری گشاید
نگشوده ز درس مشکل ما

اسرار ره جنون گرفتیم
کان طره شود سلاسل ما
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۱۰
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.