هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از غم و شوق عشق سخن می‌گوید. او از عناصر طبیعت مانند افلاک، خاک، ستارگان و ماه به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند. عشق در این شعر به صورت یک نیروی قدرتمند و همه‌گیر تصویر شده که بر همه چیز تأثیر می‌گذارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شماره ۴۷

سینه پر ناله و لب خاموش است
بر زبان قفل و دلم در جوش است

خود گر افلاک و گر عنصر خاک
همه را بار غمش بر دوش است

آن یک از شوق شب و روز برقص
وین یک از جام می اش مدهوش است

برهش بسته کمر چون جوزا
هرچه کوکب بفلک منقوش است

اختران چنگ زنان چون ناهید
محفل آراسته نوشا نوش است

مهر بگداختهٔ آتش او است
که بسر در طلبش درگوش است

ماه آورده کلف بر رخسار
کز غمش خون بدلش در جوش است

مه نو پیش خم ابرویش
حلقهٔ بندگیش در گوش است

قطب را کز حرکت افتاده
داده جامی ز ازل بی هوش است

خاکیان را همه از جلوهٔ او
شاهدی در برو هم آغوش است

دارد اسرار برندان پیوند
گرچه زاهد صفت ازرق پوشست
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۴۶
گوهر بعدی:غزل شماره ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.