هوش مصنوعی:
این شعر از نبود زیباییها و صفا در طبیعت بدون حضور یار سخن میگوید. شاعر گلها، بوی خوش، دریا و بهار را توصیف میکند اما تأکید دارد که بدون یار، این زیباییها معنای واقعی خود را ندارند. همچنین، از فراق و بیخبری از یار شکایت میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. این شعر بیشتر مناسب افرادی است که با مضامین عاشقانه و ادبیات کلاسیک آشنا هستند.
غزل شماره ۸۸
گل رنگ نگار ما ندارد
بوی خوش یار ما ندارد
زیباست چمن ولی صفائی
بی لاله عذار ما ندارد
در در صدف نگوئی این بحر
چون دُر کنار ما ندارد
نغز است ربیع و لیک آنی
چون تازه بهار ما ندارد
گل سر بکمند او نهاده
او میل شکار ما ندارد
عمری است که از برش پیامی
پیکی بدیار ما ندارد
اسرار ز دست شد دل و یار
فکر دل زار ما ندارد
بوی خوش یار ما ندارد
زیباست چمن ولی صفائی
بی لاله عذار ما ندارد
در در صدف نگوئی این بحر
چون دُر کنار ما ندارد
نغز است ربیع و لیک آنی
چون تازه بهار ما ندارد
گل سر بکمند او نهاده
او میل شکار ما ندارد
عمری است که از برش پیامی
پیکی بدیار ما ندارد
اسرار ز دست شد دل و یار
فکر دل زار ما ندارد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره ۸۷
گوهر بعدی:غزل شماره ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.