هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق و ارادت شاعر به معشوق یا شخصی مقدس است. شاعر از دردها و غمهای خود میگوید و از معشوق میخواهد که به او توجه کند. او معشوق را منبع آرامش و پناهگاه خود میداند و آرزو میکند که بتواند مانند بندگانش در خدمت او باشد. همچنین، شاعر از زیبایی و جذبههای معشوق سخن میگوید و آن را با عناصر طبیعی مانند گل و باد مقایسه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شماره ۱۶۵
خاک در تو ما را به ز آب زندگانی
در سر هوای سرورت عمریست جاودانی
هر درد و غم که داری خواهم بجان که باشد
دردازتوعافیت ها غم از تو شادمانی
دست شکستگان گیر ای صاحب مروت
فریاد خستگان رس ای آنکه میتوانی
نبود پناه ما را جز خاک آستانت
رو بر درکه آریم گر از درت برانی
آن بخت کو که باشم چون بندگانت بخدمت
وان شاه حسن باشد بر تخت حکمرانی
گر تند باد غم داد گلزار عمر بر باد
یا رب نبیند آسیب آن تازه ارغوانی
ترکان چشم مستت غارتگر دل و دین
باشد کرشمهٔ هایت آفات آسمانی
این کاروان آهم از کعبه دل آیند
لعل سرشک اسرار آورده ارمغانی
در سر هوای سرورت عمریست جاودانی
هر درد و غم که داری خواهم بجان که باشد
دردازتوعافیت ها غم از تو شادمانی
دست شکستگان گیر ای صاحب مروت
فریاد خستگان رس ای آنکه میتوانی
نبود پناه ما را جز خاک آستانت
رو بر درکه آریم گر از درت برانی
آن بخت کو که باشم چون بندگانت بخدمت
وان شاه حسن باشد بر تخت حکمرانی
گر تند باد غم داد گلزار عمر بر باد
یا رب نبیند آسیب آن تازه ارغوانی
ترکان چشم مستت غارتگر دل و دین
باشد کرشمهٔ هایت آفات آسمانی
این کاروان آهم از کعبه دل آیند
لعل سرشک اسرار آورده ارمغانی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شماره ۱۶۴
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.