هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، زیبایی و جذابیت معشوق را با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا مانند طوطی، بلبل، پسته، بنفشه و گلستان توصیف می‌کند. شاعر از عشق و دل‌باختگی خود می‌گوید و از درد فراق و غمزه‌های معشوق شکایت می‌کند. در پایان، شاعر مانند سعدی اظهار می‌دارد که حاضر است جان خود را فدای معشوق کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی پیچیده، فهم متن را برای گروه‌های سنی پایین‌تر چالش‌برانگیز می‌کند.

شمارهٔ ۴۳

طوطی خجل فرو ماند از بلبل زبانت
مجلس پر از شکر شد از پسته دهانت

جعد بنفشه مویان تابی ز چین زلفت
حسن همه نکویان رنگی ز گلستانت

ما را دلیست دایم در هم چو موی زنگی
از خال هندو آسا وز چشم ترک سانت

همچون نشانه تا کی بر دل نهد جراحت
ما را بتیر غمزه ابروی چون کمانت

سرگشته یی که گردن پیچید در کمندت
دست اجل گشاید پایش ز ریسمانت

زآن بر درت همیشه از دیده آب ریزم
تا خون دل بشویم از خاک آستانست

جانم تویی و بی تو بنده تنیست بی جان
وین نیز اگر بخواهی کردم فدای جانت

یا آنکه نیست از خط بر عارضت نشانی
منشور ملک حسنست این خط بی نشانت

گر با چنین میانی از مو کمر کنندت
بار کمر ندانم تا چون کشد میانت

در وصف خوبی تو صاحب لسان معنی
بسیار گفت لیکن ناورد در بیانت

پا در رکاب کردی اسب مراد را سیف
روزی اگر فتادی در دست من عنانت

ای رفته از بر ما ما گفته همچو سعدی
« خوش می روی بتنها تنها فدای جانت »
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.