هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق بیپاسخ، حسرت، و بیتوجهی معشوق شکایت میکند و با تصاویر زیبا و استعارههای پراحساس، عمق دلتنگی خود را نشان میدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.
شمارهٔ ۱۳۱
زهی بالعل میگونت شکر هیچ
خهی با روی پر نورت قمر هیچ
عزیزش کن بدندان گر بیفتد
ملاقاتی لبت رابا شکر هیچ
دلم رادر نظر آمد دهانت
عجب چون آمد او را در نظر هیچ
عرق بر عارض تو آب برآب
حدیثم در دهانت هیچ در هیچ
ز وصف آن دهان من در شگفتم
که مردم چون سخن گویند برهیچ
من ازعشق تو افتاده بدین حال
نمی پرسی زحال من خبر هیچ
چنان بیگانه کشتستی که گویی
ندیدستی مرا بر ره گذرهیچ
نشستم سالها بر خوان عشقت
بجز حسرت ندیدم ماحضر هیچ
دلی از سیف فرغانی ببردی
چه آوردی تو مارااز سفر هیچ
خهی با روی پر نورت قمر هیچ
عزیزش کن بدندان گر بیفتد
ملاقاتی لبت رابا شکر هیچ
دلم رادر نظر آمد دهانت
عجب چون آمد او را در نظر هیچ
عرق بر عارض تو آب برآب
حدیثم در دهانت هیچ در هیچ
ز وصف آن دهان من در شگفتم
که مردم چون سخن گویند برهیچ
من ازعشق تو افتاده بدین حال
نمی پرسی زحال من خبر هیچ
چنان بیگانه کشتستی که گویی
ندیدستی مرا بر ره گذرهیچ
نشستم سالها بر خوان عشقت
بجز حسرت ندیدم ماحضر هیچ
دلی از سیف فرغانی ببردی
چه آوردی تو مارااز سفر هیچ
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.