هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر درد و شور عشق است. شاعر از غم‌های عشق سخن می‌گوید و از تأثیر عمیق معشوق بر دلش می‌نویسد. او از دیوانگی عشق، سوختن در آتش هوای معشوق، و فداکاری برای عشق سخن می‌گوید. در نهایت، عشق او به حدی است که حتی پیش از آفرینش عالم، مجنون عشق معشوق بوده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند سوختن در آتش عشق یا دیوانگی ناشی از عشق ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۹۴

ای گنج غم نهاده بویرانه دلم
وی مسکن خیال تو کاشانه دلم

عشقت که با تصرف او خاک زر شود
این گنج او نهاد بویرانه دلم

رخ زرد کرد رویم از آن دم که نطع خویش
افگند شاه مهر تو در خانه دلم

زآن ساعتی که حلقه زلف تو دید و شد
زنجیردار عشق تو دیوانه دلم

برآتش هوای تو چون مرغ پربسوخت
ازتاب شمع روی تو پروانه دلم

اندر ازل که عالم و آدم نبود بود
مجنون بکوی عشق تو همخانه دلم

گر قابلم چو تخم بپوسد بزیر خاک
آب از محبت تو خورد دانه دلم

چون دل زبندگی تو داغ قبول یافت
تن جان نثار کرد بشکرانه دلم

پوشیده داشتند زمردم حدیث او
پنهان نماند و گفته شد افسانه دلم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.