هوش مصنوعی: این متن بیانگر ناامیدی و اندوه شاعر از روزگار سخت و ناعادلانه است. شاعر از بی‌عدالتی‌ها و ناپایداری جهان شکایت دارد و اشاره می‌کند که با وجود تلاش‌های بسیار، تقدیر برخلاف میل اوست. او همچنین به ناپایداری دنیا و بی‌ثباتی خوشی‌ها و ناخوشی‌ها اشاره می‌کند و تأکید دارد که نباید به دنیا دل بست.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه‌ی متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۹ - شکایت از روزگار

روزگاریست سخت بی فریاد
کس گرفتار روزگار مباد

شیر بینم شده متابع رنگ
باز بینم شده مسخر خاد

نه به جز سوسن ایچ آزادست
نه به جز ابر هست یک تن راد

نه بگفتم نکو معاذالله
این سخن را قوی نیامد لاد

مهترانند مفضل و هر یک
اندر افضال جاودانه زیاد

نیست گیتی به جز شگفتی و نیز
کار من بین که چون شگفت افتاد

صد در افزون زدم به دست هنر
که به من بر فلک یکی نگشاد

در زمان گردد آتش و انگشت
گر بگیرم به کف گل و شمشاد

بار اندوه پشت من بشکست
بشکند چون دو تا کنی پولاد

نشنود دل اگر بوم خاموش
نکند سود اگر کنم فریاد

گر چه اسلاف من بزرگانند
هر یک اندر هنر همه استاد

نسبت از خویشتن کنم چو گهر
نه چو خاکسترم کز آتش زاد

چون بد و نیک روزگار همی
بگذرد این چو خاک و آن چون باد

نز بد او به دل شوم غمگین
نه ز نیکش به طبع باشم شاد

این جهان پایدار نیست بدان
که بر آبش نهاده شد بنیاد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸ - در اثبات صانع و بینش خویش
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰ - شکوه از کجروی زمانه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.