هوش مصنوعی: این شعر یک نیایش و مناجات است که در آن شاعر از خداوند طلب کمک و رهایی از رنج‌ها و مشکلات زندگی می‌کند. او از دردها و سختی‌های جسمی و روحی خود می‌گوید و از خداوند می‌خواهد که او را نجات دهد. شاعر همچنین به ستایش خداوند می‌پردازد و اعلام می‌کند که تنها اوست که می‌تواند در این دنیا مورد ستایش قرار گیرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و سختی‌های زندگی نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۳۶ - ناله از گرفتاری

ای خداوند رای سامی تو
مملکت را همی بیاراید

عزم تو ملک شاه را تیغ است
که چو تیغش ز زنگ بزداید

از غم و رنج و انده و تیمار
این تن من همی بفرساید

چشم سمج سیه همی بیند
پای بند گران همی ساید

بسته اندم چو شیر و بر تن من
چرخ دندان چو شیر می خاید

بند من مار گرزه گشت و فلک
هر زمانم چو مار بفساید

شد تن من چنان که گر خواهد
مگس آسان ز جای برباید

این همه هست و محنت پیری
هر زمان سستیی درافزاید

کار اطلاق من چو بسته بماند
که همی ایزدش به نگشاید

مر مرا حاجتی همی باشد
وز دلم خارشی همی زاید

محملی باید از خداوندم
که ازو بوی لووهور آید

که همی ز آرزوی لوهاور
جان و دل در تنم همی پاید

گر چه او میر محمل شاهی
پر پهن و بزرگ فرماید

اندرین سمج شدت سرما
این تنم را چو زهر بگزاید

چون امیدم بریده نیست ز تو
همه رنجی که بایدم شاید

اهل بخشایشم سزد که دلت
بر تن و جان من ببخشاید

جز ز من هیچ کس بود که تو را
به سزا در زمانه بستاید

بنده تو هزار دستانیست
که همی جز ثنات نسراید
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵ - موعظت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷ - حسب حال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.